- لسان الذئب(لِ نُذْ ذِءْبْ)
از تیره گاوزبانیان مانند لسان الکلب و دارای همان خواص است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 243)
معنی لسان الذئب - جستجوی لغت در جدول جو
- لسان الذئب
زبان گرگ گونه ای از گاو زبان یکی از گونه ها گاو زبان است که آن را حالوم وانخوسا نیز نامند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(اَ نُذْ ذِءْبْ)
لغت نامه دهخدا
به لغت فارسی دندان گرگ خوانند و به سریانی شنتدنیا و شوشیدما گویند. جبرئیل و صهاربخت گویند او را بعربی بقلهالیهود گویند و ابوحداد گوید که پلنگ به خوردن او مأنوس است. (ترجمه صیدنۀ بیرونی). گیاهی است مألوف پلنگ. (مؤید الفضلاء از زفان گویا)
(لِ نُلْ کَ)
لغت نامه دهخدا
حماض. نباتی است دوائی. و حماض را بدین اسم باز خوانند. (اختیارات بدیعی). از گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ و از تیره گاوزبانیان است، خشونت برگهای باریک آن بسیار و بواسطۀ سمیت کمتر مورد استعمال دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 242). نزد بعضی لسان الحمل و نزد جمعی حماض صغیر است و مذکور شد و نزد بعضی نباتی است برگش شبیه به برگ بارتنگ و درازتر و باتقعیر و بسیار نرم و اطرافش تند و ساقش زیاده بر دو ذرع و شعبه او بسیار و گره دار و باریک و گلش بنفش و تخمش باریک و اول تابستان میروید و منبتش حوالی آبهاست و بیخش سفید و پرشعبه و شعبها مثل ریسمان باریک و مشبک. در اول گرم و در دوم خشک و طبیخ او بقدر یک رطل رافع (؟) سپرز و ضمادش جهت التیام زخمهای تازه و گوشت آوردن زخمهای کهنه مؤثر است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
((لِ نُ لْ غَ))
فرهنگ فارسی معین
آن که اسرار نهانی و پنهان گوید، لقب خواجه شمس الدین محمد حافظ غزل سرای نامی ایران